امام در حال پوکر بازی با اهل بیت بود که قالیله نامی از دیار فرنگ وارد شد و از امام سوال کرد: ای پسر رسول خدا. شما و اجدادتان مگر علم لدنی ندارید؟ امام در حالی که سعی میکرد برگهای دست شمقدر را دید بزند فرمود: بله که داریم. با آن اسم ضایعت. حالا که چی؟ قالیله پرسید: پس چرا در احادیثتان اشاره ای به گرد بودن زمین نکرده اید و همواره آنرا مسطح تا بینهایت دانسته اید؟ امام که برگهای شمقدر را دیده بود و از فول هاوس خود مطمئن بود فرمود: مگر نه اینکه هر چیز گردی قل میخورد؟ زمین را قل بده اگر راست میگویی! قالیله مشغول خشتک دریدن و نعره زدن بود که امام آل-این کرد. ولی عفیر با یک رویال فلاش کل ژتونها را بالاکشید و بیلاخی حواله امام کرد! امام هم از حرص تا نزدیکیای واتیکان دنبال قالیله دوید....
مجالس الفضاحت فی النهایه الظرافت – علامه جقینی
مجالس الفضاحت فی النهایه الظرافت – علامه جقینی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر