۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱

زره جورجیو آرمانی

امام نقی در بازار سامرا میرفتند که به شخصی یهودی برخوردند که یک زره جورجیو آرمانی گرانقیمت در دست داشت. امام فرمود این زره مال من است. یهودی گفت این زره مال من است و همین الان آن را خریده ام، این هم فاکتور خریدش است. ولی اگر تو آن را اینقدر دوست داری که بخاطرش حاضری دروغ بگویی، زره را به تو هدیه میدهم و از اینکه تو را خوشحال ببینم شادمان خواهم شد. بیا این هم زره.
حضرت که این رفتار یهودی را دید به شدت متاثر شد و به آیین یهود گروید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر