روزی نقی (ع) سوار بر کشتی خود در میان دریا دچار طوفان شدیدی شد و به آب افتاد! حضرت (ع) که بسیار وحشت کرده بود و هیچ فریاد رسی نداشت، روی تضرع به درگاه باریتعالی آورد و از ته دل خدای خویش را به کمک خواست. لحظاتی به عجز و لابه گذشت، ولی خبری نشد! پس ایشان چند فحش آبدار به خدا و اجداد خود داده و به ناچار تصمیم به شنا کردن گرفتند.
نقل است که چون خسته و آشفته به ساحل رسید، رو به قبله بول نمود!
سیره نقوی، ادلّه اثبات وجود خدا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر