۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۱

عقاید

سحابی خشتکدوز بر امام وارد شد و عرض کرد، عمّهام به فدایت، این کفّار دائم عقاید ما را مسخره میکنند، امر کن تا ما هم عقاید آنها را مسخره کنیم. امام آهی کشیدند و فرمودند به خدا قسم هر چه میگردم عقیده مسخرهای از آنها پیدا کنم چیزی نمیابم. سپس امام و سحابی برای رفع ناراحتیدو ساعتی به عقاید خودشان خندیدند.

امام و آگاهیاز خنده دار بودن اسلام عزیز، جلد پلاستیکی

بت شکن 6

روزی نقی (ع) تبر به دست به سوی بُتخانه روانه شد تا تمام بت ها به جز بت بزرگ را بشکند ، اما متاسفانه چون مردم برای جشن و پایکوبی به بیرون شهر نرفته بودند ، قبل از ارتکابِ این عمل امام نقی را گرفته ، کتکِ مفصلی زده به شیشهء پارسی کولا از نزدیک معرفی نموده سپس تکه تکه کرده و تکه ها را بر سر 4 کوه در اطراف سامرا گذاشتند و منتظر شدند تا الله تکه ها را به هم رسانده و نقی را دوباره زنده کند ، ولی متاسفانه راهزنان تکه های جسد را زود تر پیدا کرده و اندامِ مطهر امام را به قیمت گزافی به متقاضیان پیوند فروختند ...

منبع : مِسد آپ ریلیجِس اِستوریز ، برادرانِ گریم

بت شکن

روزی امام نقی تبر را برداشت، و به قصد نابود کردن بت ها به بتخانه مرکزی سامرا رفت
هنوز اولین ضربه را وارد نکرده بود که بت اعظم به حرکت درآمد و کمر نقی را گرفت و از زمین بلند کرد
امام نقی وحشت زده بود و نمی دانست که اهالی سامرا، جای بت ها را با ربات های بزرگ، تعویض کرده اند.
متاسفانه ربات های فوق ، شوخی سرشان نمی شد و دسته تبر مذکور را به امام نقی (ع)، تنقیه کردند...!

لوور

نقی(ع) در سفر به بلاد کفر، از وجود بتخانه ای مطلع شد. پس نیمه شب وارد بتخانه شد و همه بت ها را شکست. وقتی مردم برگشتند، نقی را دیدند که گوشه ای نشسته و تبر بر دوش بت بزرگ نهاده است. پرسیدند: یا نقی! چه کسی چنین کرده است؟
فرمود: چرا از بت بزرگ نمی پرسید!؟
گفتند: بت کجا بود!؟ اینجا موزه لوور است و اینها آثار هنری اند نادان!
سپس آن معصوم را کتک مفصلی زده و مادام العمر سر دوازه پاریس از ماتحت آیزان نمودند.

سیره نقوی، مصائب معصومین(ع)

شک

رنه دکارت به امام نقی گفتمن در همه چیز شک میکنم مگر آنکه برایم اثبات شود .
امام فرمود در ولایت ما اهل بیت نیز شک میکنی ؟
رنه دکارت گفت :
بلی 
حضرت فرمود :
پس با مادر خود در میان بگذار، چه آنکه در ولایت ما شک دارد حرام زاده باشد .

امام و سلسله بحث های فلسفی

بت بزرگ

روزی امام نقی تبر بزرگ خود را برداشت و سوی خانه کعبه رفت تا همه آثار شرک را از بین ببرد .

بت بزرگ با استدلال ایشان را قانع کرد که آیین بت پرستی خیلی کم خطر تر از اسلامی است که در آن سنگسار و بریدن دست و پا وجود دارد .

حروف مقطعه

ابولاشی از امام نقی پرسید : حروف مقطعه در قرآن چیست و چرا فقط دراول سوره های مدنی آمده است ؟

حضرت فرمود : زمانی که حضرت محمد در مکه بودند خداوند وحی را به صورت سیگنال های آنالوگ به ایشان ارسال میکردند ،پس از هجرت به مدینه به دلیل پیشرفته تر بودن زیرساخت های مخابراتی در مدینه ،خداوند وحی را به صورت دیجیتال به ایشان ارسال میکرد و حروف مقطعه مانند ((الف .لام .میم )) در ابتدای سوره، اولین بایت دیجیتال به منظور سینکرونیزه کردن و تست اولیه کانال مخابراتی بوده .

فرود

روزی حضرت سوار بر نقیر الاغ باوفایشان از حال برگشت از معراج بودند که متوجه شدند پاهای جلوی نقیر خواب رفته و باز نمیشود پس حضرت تصمیم گرفتند که نقیر را به صورت تک چرخی بر روی پاهای عقب بنشانند اما پاهای عقب نیز باز نشدند در نتیجه حضرت به ناچار پای پنجم نقیر را فعال نمود و بدینسان فرود آمد.

در اثر شوک حاصل از این واقعه حضرت دچار فراموشی آنی شد و طریقه صحیح وضو گرفتن را فراموش نمود پس هر چه به دنبال حسنین گشت آنها را نیافت آنگاه از جهاز شتران پشته ای ساخت و بر آن رفت و بر روح پدر حسنین و سازنده نقیر بسیار لعن و نفرین فرستاد که در پی آن اهالی سامرا به نقیر تبریک گفتند.

المکاسب

دیه

یک شب امام در حال شتر سواری درحال مستی و لایی کشیدن عابری را زیر گرفت و چند صد متری تا توقف کامل شتر روی زمین کشید. امام از شتر پایین آمد و دید که فرد علاوه بر قطع شدن یک دست و یک پا گردنش هم شکسته و هردوچشمش کور شده است. امام اندکی فکر کرده و سر آن بدبخت را از بدن جدا کرد. بعدها در دادگاه عباسی به پرداخت 60 میلیون دینار دیه محکوم شد در حالی که اگر او را نکشته بود حداقل 200 میلیون دیه پیاده شده بود.

۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۱

ثواب بیشتر

-سوزی دستت درد نکنه هانی. چه نون و نمک خوشمزه ای درست کرده بودی
+نوش جونت، گوشت بشه به تنت نقی جون. کاسه رو چرا اینقدر لیس میزنی عزیزم؟ میخوای سوراخ کن بنداز گردنت.
-
اوه مای گاد بِیبی. مگه نمیدونی کاسه برای کسی که آن را بلیسد دعا میکند؟

حضرتش پس از لیسیدن کاسه، تمامی ظرفها را از توی کابینتها درآورد و یک به یک لیس زد. سپس گاز، یخچال و ماشین ظرفشویی را هم لیس زد. سپس نقی و شمقدر مشغول لیسیدن یکدیگر شدند. در آن شب صواب 70 سال عبادت به حساب saving آن حضرت در بانک HSBC واریز شد.

ثواب

فرشته روی شانه راست، پرونده سنگینی از حسنات و ثوابهای امام نقی جمع کرده بود. فرشته روی شانه چپ اما دستش خالی بود. به دلیل این عدم تعادل وزنی، امام در اواخر عمرش به "انحراف ستون فقرات" دچار شده بودند. پزشک حاذق سامرا لورنس تجویز فرمود که یا باید معصومت خود را موقتاً دی اکتیو کرده و به گناه بپردازید، یا به سفر تایلند بروید و از فیزیوتراپی بانوان آن دیار بهرهمند شوید. نقل است که انتخاب آنقدر برای امام دشوار بود که نتوانستند تصمیم بگیرند و نهایتاً ستون فقراتشان ترک خورد

طبالنقی- جلد آخر

اسلام و آزادگی

امام بشدت بر آزادی بیان در اسلام تاکید داشتند و برای اثبات این مدعا ذوالنقار را بمدت یکماه دی اکتیو نموده و با اندیشمندان و دانشمندان چهار گوشه جهان به بحث و گفتگوی علمی و آزاد پرداختند و در نهایت به این نتیجه رسیدند که برای تفهیم حقیقت مطلق الهی، هیچ راهی بجز از احکام اسلام نیست، پس بالاجبار ذوالنقار را مجددا اکتیو کرده طبق احکام کتاب دستور العمل اسلامی به تقسیم طرفین مخاطب پرداخته ولی همچنان طرفدار آزادی بیان در اسلام باقی ماندند.

از سری یادداشت های روزانه صحابه سؤال کننده و دو نیم شونده (سنه ۸۰ ه . ق. - ن . پ / اسلام و آزادگی )

ابن زیاد

فردی در مسجد نشسته بود و خیره به امام می نگریست.امام نزد وی رفت و با تبسمی پرسید: ای مرد، نامت چیست؟
گفت: ابن زیاد
نقی به فکر فرو رفت و با نگرانی پرسید: چقد زیاد؟
فرد گفت: جفت شیش!
امام درجا ژتونها را انداخت و نعره زنان به سمت میخانه سامرا دوید!

احوال نقوی، قربونت احوال شما

غیر معصومین 5

امام نقی برای تحقیر غیرمعصومین به سر پشت بام می رفت و از آن بالا بر آنها بول و غائط فراوان می نمود و سپس به آنها می فرمود دوست داشتید یک دست و یک پا نداشتید ولی در عوض امام معصوم بودید و در نتیجه علم لدنی داشتید و الان به این وضع نمی افتادید؟ حالا برید خودتون رو بشورید نجاست ها!

امام و تحقیر غیرمعصومین (5)

ادیان

عیسی مسیح بر حضرت وارد شد و گفت دین ما بر خلاف شما دین صلح و دوستی است و من نیز بر خلاف جدت پیامبری صلحطلب هستم پس به دین من درآیید. امام آنقدر این سخن را مسخره یافت که خود حاضر به جواب دادن به آن نشد و پشت به عیسی کرد و دشداشه را بالا زد و ماتحت خود را به او نشان داد و ماتحت حضرت در جواب گفت: ای پسر مریم٬ پیروان تو نیز مانند مسلمانان خونخوار و احمق بودند و هستند. تو هم در زندگی موقعیتی برای قتل و غارت نداشتی. جد من هم تا در زمانی که در مکه بود مانند تو صلح طلب بود. پس برو و کار و کاسبی ما را کساد نکن و گرنه با دانش لدنی خویش به همگان خواهم گفت که پدر اصلی ات یعقوب قصاب است که دم دیر مادرت مغازه داشت. عیسی خشتکش را برگرفت و برای گرفتن گوشت مجانی راهی مغازه یعقوب قصاب شد.

گفتگوی ادیان - مقدمه

گلدکوئست

هر کس دو نفر را مسلمان کند جایگاهش در بهشت خواهد بود، به شرط آنکه آن دو نفر هم، هر کدام، اسلام را به دو نفر دیگر پرزنت کنند.

امام نقی و گلد کویست

آپدیت

یکی از اصحاب خدمت امام نقی رسید و گفت: ای امام حمام! داشتم قرعان میخواندم رسیدم به این آیه که نوشته بود
"وقتی قرآن میخوانی بین تو و کسانیکه به آخرت ایمان ندارند پرده ناپیدائی قرار میدهیم. بر دلهایشان پردهای میکشیم تا قرآن را نفهمند و گوششان را سنگین میکنیم"
پس چگونه از این افراد در روز قیامت بازخواست میشود!!؟؟
امام قرعان صحابه را گرفت و نگاهی به داخلش کرد و فرمود: این ورژنش قدیمیه، سپس قرعانی که تازه آپدیت شده بود با ورژن 1.0.1 را به صحابه داد و فرمود: همیشه آپدیت باشید.

امام و ورژن های قرعان نقید

سوسن

منقول است شبی امام نقی جماع الله ؛ با سوسن و تنی چند از صحابه که میهمان امام بودند؛ مشغول تماشای فیلم تایتانیک بودند که ناگهان امام نقی فریاد زد : ((عزیزم چای بیار)). هنوز 17 دقیقه و 40 ثانیه از فیلم نگذشته بود که امام نقی باز فریاد زد : ((عزیزم آب انگور بیار)). صحابه از این طرز صحبت امام که هنوز بعد از چهل سال ازدواج با سوسن به او عزیزم می گوید در شگفت فرورفته بودند و به امام احسنت احسنت می گفتند که ناگهان امام وسط فیلم ذوالنقار خود را بیرون کشید و گفت به جدم سوگند که چهل سال است اسم کوفتی اش از یادم رفته است.

امام و مقام سوسن در نقویت

رفاه

روزی صحابه عاشق امام نقی خدمت حضرت رسید و عرض کرد دوران حکومت شما در سامرا بهترین بخش از تاریخ این شهر بودما رفاه و امنیت را مدیون شما هستیم
امام نقی سریع او را به دو نیم کرداصحاب پرسیدندچرا چنین کردید؟
حضرت فرمودپدر سگ داشت مسخره میکرد.

امام نقی و کمبود خود باوری

جنبه

روزی امام خسته از روایاتِ تمثیلی و ادبی و عربی رو به دوربین نگاه کردند و با یک حرکتِ فاصله گزارانه گفتند: بسه بابا ذوانعوظم تو روایاتتون....منم آدمم مثله بقیه!!!
منم زندگی دارم....منم زن دارم....آقای قاضی من زنمو دوس دارم...طلاقش نمیدم ....

امام و بی جنبه بازی پس از دیدن فیلمهای پارسی....

میپسندید

نقل است که امام نقی هر چیز را برای خود میپسندید برای دیگران نمیپسندید و برعکس.

فور اگزمپل امام علاقه داشت با آدم و عالم جماع کند ولی برعکسش را نمیپسندید.

عقلانیت

ابن وسواس نزد امام نقی آمد و سوالاتی در مورد طهارت و جماع پرسید. حضرت فرمود: پسر وسواس، لازم نیست برای هر سوال جزیی پیش ما بیایی. میتوانی از عقل خود استفاده کنی و با استنباطات عقلی پاسخ پرسش خود را بیابی. نقل است او آنچنان عقل ورزی کرد که به بزرگترین عقلای زمان خود تبدیل شد. ازمقالات اکسپت شده او در آی اس آی میتوان به " ترانزیستورهای بولی " اشاره کرد.

نقش عقل در فقه شیعه 
از کتاب عقول و گاگول