۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۱

خانه علی

امام علی (در حالی که مشغول تیز کردن ذوالفقار، آن یار دیرین خود است): فاطی جون! پس این حسنین کجان؟ پیداشون نیست؟
فاطمه زهرا (در حالی که بر روی تسبیح اختراعی خود، تست دینامیکی و کششی انجام میدهد): از مدرسه که اومدن رفتن مسجد به پیرمردها وضو یاد بدن.
امام علی: آخه مگه درس و مشق ندارن که صبح تا شب میرن به ملت وضو یاد بدن؟!
فاطمه زهرا: عیب نداره! بچهان دیگه! دوست دارن از همین الان هدایتگری امت رو تمرین کنن! شما سخت نگیر!
امام علی (در حالی که شمشیر را در طاقچه کنار قرآن میگذارد): چی بگم والله فاطی جون!... راستی بیا تا حسنین از مسجد برمیگردن، بذارمت لای در و دیوار یک کم تمرین کنی که بعداً کمتر درد بکشی! بدو که این در و دیوار میخوان از تو اسطوره بسازن!.....

(
با تشکر از امام نقی، رفیق خوب و عزیزم که فایل صوتی گفتوگوی این دو بزرگوار رو از آرشیو مولتیمدیای امامت و نبوت در اختیارم گذاشت تا بخشی از اون رو به صورت متن نوشتاری به جامعه نقویون تقدیم کنم!) - مارکو نقوی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر